در طول زمان ، سگ خانواده نمادی از وفاداری ثابت و عشق بی قید و شرط بوده است. اما ثبت این اصل بر روی کاغذ می تواند کمی مشکل باشد. می توانید در مورد آن بنویسید ، اما چهره سگ آنقدر رسا است که گاهی اوقات تنها راه جلوگیری از به کار بردن 1000 کلمه ، کشیدن یک تصویر است. این مقاله به شما نشان می دهد چگونه!
مراحل
روش 1 از 2: جزئیات زیاد
مرحله 1. یک شکل دایره ای و دو گوش فلاپی بکشید
همچنین یک خط عمودی و افقی روی شکل دایره ای اضافه کنید تا راهنمای شما باشد. اطمینان حاصل کنید که از آنها استفاده کنید زیرا واقعاً به شما کمک می کند.
مرحله 2. بینی سگ را بکشید
یک قلب وارونه و یک شکل مثلثی با دو سوراخ برش بکشید.
مرحله 3. چشمان سگ را بکشید
به خاطر داشته باشید که تا حد ممکن با کشیدن خطوط ناهموار در مردمک چشم ها را براق کنید.
مرحله 4. جزئیات کوچکی مانند حلقه های کوچک روی بینی و سپس خطوطی برای پلک ها و گوش ها بکشید
مرحله 5. پنجه های خود را با مجموعه ای از چهار شکل مثلثی گرد در سمت چپ و سمت راست صورت خود بکشید
مرحله 6. جزئیات پنجه ها و بازوهای او را بکشید
مرحله 7. نقشه خود را ترسیم کنید
از یک قلم سیاه یا نشانگر برای ترسیم روی طرح مداد خود استفاده کنید. پس از ترسیم نقشه خود ، آن را با پاک کردن طرح و راهنمای مداد خود پاک کنید.
مرحله 8. او را با رنگ هایی مانند خاکستری ، خاکستری تیره ، سیاه یا قهوه ای رنگ کنید
روش 2 از 2: ترسیم خط
مرحله 1. یک شکل چوبی کوچک در مرکز ناحیه طراحی خود ایجاد کنید
پاهای کوچک اما بدون بازو اضافه کنید.
مرحله 2. در هر طرف شکل چوب سه نقطه ایجاد کنید
مرحله 3. دور شکل چوب یک دایره بکشید
اطمینان حاصل کنید که هیچ یک از قسمت های بدن یا نقاط چوب به دایره برخورد نمی کند.
مرحله 4. دو نیم دایره متصل به بالای دایره اصلی ایجاد کنید
اینها باید تقریباً یکدیگر را لمس کنند ، اما نه کاملاً. آنها چشم خواهند بود.
مرحله 5. یک نیم دایره دور چشم ها بکشید
این بقیه صورت خواهد بود.
مرحله 6. دو نقطه کوچک را در مرکز چشم برای مردمک چشم اضافه کنید
مرحله 7. چند گوش بکشید
آنها می توانند فلاپی ، تیز باشند ، هرطور که شما آنها را بخواهید!
مرحله 8. زبان و کمان را فراموش نکنید
ویدئو - با استفاده از این سرویس ، ممکن است برخی از اطلاعات با YouTube به اشتراک گذاشته شود
نکات
-
چند داستان وجود دارد که می توان از آنها برای یادآوری نحوه ترسیم صورت سگ دوم استفاده کرد:
- یک مرد (شکل چوب) دارای شش فرزند (سه نفر در هر طرف) بود. آنها برای بازی (حلقه زدن) به پارکی می رفتند. آنها دو اتاق رو به پارک داشتند (چشم ها به مردمک چشم). برای سفر از خانه به پارک ، مسافت کوتاهی (نیم دایره) را طی می کردند. از دو طرف رودخانه ای (گوش) وجود داشت.
- مردی بود که دست نداشت (شکل چوب) و چون دست نداشت گریه می کرد و می گریست (نقاط دور انسان). برای روحیه بخشیدن به نمایشگاه رفت و با یک چرخ و فلک (دایره) ، دو خانه جن زده (چشم) رفت و دو آب نبات پنبه ای (مردمک) گرفت. سپس از بالای تپه ای (بالای سر) عبور کرد ، به ایستگاه هات داگ رفت و دو هات داگ (گوش) گرفت.
- یک بار مردی (شکل چوب) بود که زنبورها او را تعقیب می کردند (نقاط) ، بنابراین او به دریاچه (دایره) پرید. وقتی بیرون آمد ، دو غار (چشم و مردمک) را در کنار تپه ای (نیم دایره) دید که دو آبشار از کنار غار (گوش ها) بیرون می آمد.
- مردی بدون بازو (بینی) در حوضچه (پوزه) افتاد. باران شروع شد (سبیل). او از تپه ای بالا رفت (بالای سر) و به مک دونالد رفت (چشم) و دو برگر (مردمک) و سیب زمینی سرخ کرده (گوش) سفارش داد. سپس او خوشحال شد (زبان).
- زمانی مردی بدون زنبورها بدون بازو (بینی) او را تعقیب می کرد (نقاط) ، بنابراین او در یک غار (دایره) پنهان شد. او درگذشت ، بنابراین در قبرستان (چشم ها) دفن شد. سوراخ هایی روی سنگ قبرها (مردمک چشم) وجود داشت ، بنابراین همه اعضای خانواده مرد (نیم دایره) آنجا بودند و آنها گریه می کردند (گوش).
- مردی بود بدون بازو (بینی شکل چوب). او مرد و دفن شد (پوزه) ، سپس چند مگس آمد (نقطه). آنها 2 قبر و رنگین کمان رنگی در پایین هر دو (چشم با دانش آموزان) به مرد دادند. سپس یک رنگین کمان بزرگ (نیم دایره) آمد. و سرانجام چند ماشین به دیدار قبر (گوش) آمدند.
- روزی مردی بدون بازو بود. او واقعاً ناخوشایند بود ، بنابراین مگس هایی در اطرافش داشت (نقاط). یک روز او از یک تپه (پوزه) بالا رفت و از یکی دیگر (بالای سر) بالا رفت. دو حوض در بالا وجود داشت (چشم ها با مردمک). سرسره هایی هم آنجا بود. او یک طرف (گوش) و طرف دیگر (گوش دیگر) پایین رفت.
- یک بار مردی (شکل چوب) بود که بسیار دست و پا چلفتی بود بنابراین او بسیار گریه می کرد (نقاط). یک بار ، آنقدر گریه کرد ، دریاچه (دایره) درست کرد! بنابراین سگ و گربه او مردند بنابراین او سنگ قبر (چشم) گذاشت ، اما کلمات همه با هم (دانش آموزان) کنار هم قرار گرفتند. او از تپه ای بالا رفت ، (نیم دایره) و از سرسره ها پایین رفت!
- مردی (بینی و دهان) بود که 6 فرزند داشت (نقطه). همه آنها غرق شدند (پوزه). دو قدیمی ترین آنها یک قبر زیبا (چشم) دارند ، در حالی که 4 جوانتر 2 قبر کوچک دارند که باید در آنها فرو بروند (مردمک). پدر قبر بزرگی گرفت که همه آنها را زیر نظر داشت (نیم دایره). در مراسم تشییع جنازه ، اشک های زیادی ریخت (گوش).
- مردی (بینی/دهان) بود که دارای 6 فرزند (نقطه) بود ، بنابراین استخر (صورت) خرید ، استخر نشتی داشت (زبان) ، بنابراین آنها به کوههای بالاتر و بالاتر ، (هر چشم) و حتی بالاتر حرکت کردند. (صورت) هنگام سقوط سنگ (گوش) آنها به داخل غارها (مردمک چشم) حرکت کردند!